مشوق ادامه تحصیل همسر خود باشید و راهش را هموار کنید. آقا! شما نیز مشوق ادامه تحصیل همسر خود و آموختن بیشتر باشید.در این مطلب از مجله برفانک از تشویق به ادامه تحصیل همسر برایتان می گوییم.
خانمهای عزیز صادقانه به سؤالهای زیر پاسخ دهید!سعی کنید به خودتان دروغ نگویید و خودتان را گول نزنید.
موضوع در عین مهم بودن با گول زدن خودتان و تظاهر به آنچه غیر از احساسات و افکار شماست اصلاح شدنی نیست.پس با خودتان صادق باشید
آیا شوهر شما خواستار ارتقاء به مقامات عالی و پیشرفت است؟
تشویق به ادامه تحصیل همسر چه فوایدی برای خانواده دارد؟
خانم عزیز! اگر شوهر تان مستعد و آمادهٔ دست یافتن به چنین موقعیتهایی نیست شما به او چه کمکی کرده اید؟کمتر مردی را می توان سراغ گرفت که در شروع کار، برای شغل و مقامی
که پانزده بیست سال بعد به آن دست خواهد یافت آماده بوده باشد.به عبارت آسانتر کمتر کسی از آیندهٔ شغلی خود باخبر است که از روز اول با علم و تجربهٔ کافی کارش را آغاز کرده باشد.
بیشتر افراد، علی رغم تحصیلات اولیه به هنگام شروع کار، دارای اطلاعی اندک در زمینهٔ آن کار هستند،مردان موفق در ضمن کار با تحصیل تجربهٔ خود را برای قبول مسئولیتها و مشاغل عالی آماده می کنند.
افراد بزرگ در مورد تشویق به ادامه تحصیل همسر چه می گویند؟
یکی از متخصصان علوم اجتماعی به نام آقای وارنر در مورد امریکاییها عقیده دارد که هر فرد امریکایی به موفقیت خود معتقد و امیدوار است همه تا اینجای کار با یکدیگر مساوی هستند
اما یکی از شیوه های مؤثر و مهمی که افراد را به سوی ترقی میکشاند تحصیل علم و دانش به خاطر اعتقاد و امید اولیهٔ آنها نسبت به موفقیت است.
به چند نفر از اشخاص بزرگ و مشهور که به خاطر تحصیل علم و تلاش در اوقات فراغت به مقامات عالی رسیدند و جاودانگی نامشان را به تاریخ علم تحمیل کردند توجه کنید:
جورج اسټونسون، مخترع لکوموتیو:
این مخترع بزرگ در شب هایی که به ناچار باید کشیک میداد، به مطالعه و تحصیل و ریاضیات میپرداخت و با تسلط یافتن بر ریاضی و فیزیک، لکوموتیورا اختراع کرد.
جیمز وات، مخترع ماشین بخار:
این دانشمند و مخترع بزرگ در ایامی که به عنوان یک ابزار ساز ساده کار می کرد در اوقات فراغت به تحصیل ریاضی و شیمی میپرداخت و از این طریق دانش خود را به جایی رساند که موفق به اختراع ماشین بخار شد.
چارلز فراست، ریاضیدان صاحبنام:
روزگار را به کفاشی و مرمت و تعمیر کفشهای مردم میگذارند ولی چون به ریاضیات علاقه داشت، در خلال کار، روزی یکساعت از وقتش را به تحصیل ریاضیات اختصاص داد و به جایی رسید که استحقاقش را داشت.
جان هانتر، دانشمند بزرگ در علم تشریح:
شغلی که از طریق آن امرار معاش میکرد نجاری بود. اما سختکوشی سرمایه ای بود که اجازه نمی داد استعداد او به هدر برود.
عاشق آموختن بود. کارهایش را به نحو احسن انجام میداد و اوقات فراغتش را به بطالت نمیگذراند. شبها فقط چهار ساعت میخوابید.
پس از سالها مطالعه و تحصیل به علم تشریح پرداخت و در این طریق چنان مقاومت و مداومتی نشان داد که در علم تشریح یکی از دانشمندان مشهور و متبحر شد.
راستی، این اشخاص اگر به همان چیزی که بودند بسنده می کردند و قانع میشدند که زندگی را چون خیلی ها بگذارنند، آیا زیان وارد آمده به جامعه و نه عالم انسانیت را می شد جبران کرد؟ پاسخ این سؤال مسلماً منفی است.