برفانک اخبار تغذیه و آشپزی سلامت سبک زندگی فناوری بعضی ها میگویند فلانی با فروش روغن تقلبی پول و پله ای به هم زد و پشتش را بست. ممکن است این برداشت درست باشد ولی یقین داشته باشید ثروتی که به این ترتیب به دست می آید به همان صورت بر باد می رود. اگر از کسی می دزدیم یقین داشته باشید که از خودمان هم کسر می گذاریم چون در نهایت حالت روحی که گریبان گیر ما خواهد شد خوشایند نیست.در این مطلب از مجله برفانک برایتان میگوییم. که دزدی کردن راه پولدار شدن نیست.
آیا با دزدی می توان پولدار شد؟
اگر به راحتی از زحمات فرد دیگری سوء استفاده کنیم بی گمان چوب کارمان را خواهیم خورد که حداقل آن بیماری و یا ایجاد آشفتگی در کانون خانواده است.باید باور داشته باشیم آنچه می اندیشیم و احساس می نماییم، همان را نیز خلق می کنیم. باور ما زائیده افکار ما است. کسی که از راه تقلب و دزدی و بریدن گوش دیگران ثروتمند شده به موفقیتی نایل نگشته زیرا با این پول به آرامش باطنی که لازمه زندگی شاد و سعادت بار است دست نخواهد یافت. برای کسی که از طریق کلاشی به مال و منالی رسیده راحتی وجدان مفهومی نخواهد داشت به ویژه آن که در بستر بیماری افتاده و یا از احساس گناه در عذاب باشد.
داستانی از یک مرد فریبکار
در لندن مردی برای رهایی از عذاب وجدان به دیدن یک روانشناس رفت و فتوحات دوران گذشته اش را برای روانشناس تعریف کرد که او از راه جیب بری ثروت کلانی اندوخته و ویلایی در جنوب فرانسه و کاخی در محله اعیان نشین انگلیس دارد اما دمی از فکر گرفتار شدن به دست پلیس اسکاتلند خواب و آسایش ندارد. همین اندیشه موجبات ابتلای وی را به بسیاری از بیماری های گوارشی و داخلی و اعصاب فراهم ساخته بود. او اینک خود از رفتار زشت و ناپسندش آگاهی داشت و از آن رنج می برد و احساس گناه می کرد. برای او درمانی جز این نبود که به سراغ پليس رود و خود را معرفی کند و از عذاب وجدان رهایی یابد. او این کار را کرد و به زندان هم رفت و بعد از آنکه مدتی در حبس ماند و بیرون آمد حال روحیش بسیار بهتر شده بود و به صورت شهروند شریفی در آمد و شغلی مناسب حال خویش پیدا کرد و از آن پس زندگی شاد و سعادت آمیزی یافت.
چگونه پولدار شویم و موفق نیز باشیم؟
شخصی که شاهد موفقیت را در آغوش می کشد، کسی است که کارش را دوست دارد و بدان عشق می ورزد. پس از این موضوع نتیجه می گیریم که موفقیت به آرمانی بس والاتر تا انباشتن پول و ثروت، مربوط می شود. مرد موفق کسی است که دارای قدرت روحی فوق العاده ای است و درک عمیقی از مفهوم نیروی باطنی دارد. لکن بسیاری از صاحبان صنایع فعلی افرادی بوده اند که توانسته اند از نیروی ضمیر باطن خود به نحو احسن استفادہ نمایند .
آیا زیاده خواهی یک عیب است؟
اگر برای سازمان و موسسه ای فعالیت می کنید که تصور می کنید روسا و مقامات مافوق قدر زحمتتان را نمیدانند و به اندازه ارزش کاری که برایشان انجام می دهید پول و مزد کافی پرداخت نمی کنند یقین داشته باشید که روزی رئیس کارگزینی احضارتان می کند و می گوید: ما ناچاریم همکاری خود را با شما قطع کنیم. در واقع این خود شما بودید که حکم اخراجتان را به دست خویش امضاء کردید. رئیس کارگزینی عامل اجرای تمایل منفی ذهنی شما به شمار میرفت و چاره ای جز این کار نداشت. این کار به موجب اصل عمل – عکس العمل صورت گرفت. عمل افکار شما بود و عکس العمل پاسخ ضمیر باطنتان.
