ثروت یک مقوله ذهنی است اشتباه رایج ما این است : « چیزهایی را که باید در درون خودمان جستجو کنیم، اغلب در دنیای خارج منتظرشان هستیم.» موفقیت از درون ما ریشه می گیرد. تنها وقتی واقعاً احساس خوشبختی می کنیم که منشاء رویدادهای خوب و خوشایند از درون هر یک از ما ریشه بگیرد. و باور اینکه فردی توانمند هستیم را در ذهن ناهوشیار خود القا کنیم.
موفقیت، نتیجه یک نگرش ذهنی بسیار بزرگ است
« ذهنیت غنی ، نگرش پیروزمندانه، بصیرت روزافزون ، تجلی یک ارزش درونی است .» متأسفانه اکثر مردم از این حقیقت آگاه نیستند. اکثر اصول این فصل از این حقیقت جهانی و متعالی صحبت می کند: ذهن انسان توانایی های بسیاری دارد ثروت حقیقی و اصیل یک مقوله ذهنی است. مقوله ای ذهنی که موفقیت و ثروت را به زندگی ما ارزانی می دارد. قبل از ثروتمند شدن در زندگی، باید از ثروتمند شدن در ذهنمان شروع کنیم . یادگیری اصول با ذهن ناهوشیار نکته ای بسیار اساسی و بنیادی است. آموختن این موضوع به مردم بسیار مهم است.
آنها باید موفقیت و خوشبختی را باورکنند و آن را با شور و اشتیاق فراوان بخواهند . هنوز اکثر مردم ، با یک یا چند بار زمین خوردن و ناکامی سست می شوند و به جای تلاش، زانوی غم بغل می گیرند. فکر می کنند زمین و زمان برای شکست دادن آنها دست به دست هم داده اند. آن ها دچار نوعی ناتوانی تربیتی در اراده ی خود هستند که فردریش نیچه ان را اراده برای قدرتمند شدن می نامند.
اراده برای قدرتمند شدن، همیشه ساده نیست و در افراد بی ثبات بی اراده منفعل و بی انگیزه این ضعف اراده پایدار مستحکم شده است و بر طرف کردن آن بسیار دشوار است. با این حال، میتوان از طریق کشف مکانیسم های ذهن ناهوشیار، این موانع را از میان برداشت .
ذهن ناهوشیار ما نامحدود است
فهم درست این گفته می تواند مهمترین انگیزه برای رسیدن به موفقیت باشد. نکته: کلید موفقیت در به کارگیری مناسب ذهن ناخودآگاه ماست. روش های پول در آوردن و شرایط محیطی متنوع نمی گذارند یک فرمول عمومی برای موفقیت ارایه دهیم . برای موفقیت یک نسخه ی معجزه آسا وجود ندارد، اما نکته ی مشترک و ریشه ای در همه ی موفقیت ها، این است : موفقیت نتیجه ی یک نگرش درونی مثبت است. تحقیقات نشان می دهد که حس ششم (شم اقتصادی ) نقش مهمی در موفقیت های مالی دارد . حس ششم نتیجه ی یک برنامه ریزی ذهنی مثبت است . استفاده از ذهن ناهوشیار را حس ششم می نامند .
برای داشتن تصویری بهتر و روشن تر از ذهن ناهوشیار می توان گفت : ذهن را همچون یک توده یخ شناور تجسم کنید بخش کوچک و قابل رویت آن ، که خارج از آب قرار گرفته است، ذهن هوشیار و بخش غوطه ور و بزرگتر آن که در زیر آب و غیر قابل رویت است ذهن ناهوشیار نامید. ذهن ناشوشیار محل ذخیره عادات ، پیچیدگی ها و محدودیت های شخصیت ماست.
موضوع این نیست که ما چگونه فکر می کنیم و در چه شرایط محیطی زندگی می کنیم این ذهن ناهوشیار است که مسؤول موفقیت ها و شکست های ماست: برای برنامه ریزی این بخشی از ذهن راه های گوناگونی وجود دارد. یکی از قوی ترین راه ها، فکر کردن درباره ی باورهایمان است.
پیتر سنگ نویسنده ی کتاب تصمیم پنجم می نویسد : بیشتر ما یک حافظه و دو باور متناقض داریم ، که توانایی ما را برای خلق آنچه می خواهیم ، محدود می کند. متداول ترین باور این است که خود را ضعیف می پنداریم . یعنی خود را برای به دست آوردن چیزهایی که واقعا می خواهیم ناتوان می دانیم. باور متناقض دیگر ما، احساس ناشایستگی و بی لیاقتی است، یعنی خود را سزاوار به دست آوردن موفقیت های بزرگ نمی دانیم.