حاملگی یکی از دورانهای با اهمیت زندگی است؛ زیرا زن از یک سو احساس مفید بودن می کند و از جهت دیگر با تغییرات جسمی و روانی مواجه می شود که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت. چه بسا، تغییرات خفیف این دوران، بیماری های شدید روانی را به دنبال داشته باشد؛ زیرا در حاملگی تغییرات مهمی از نظر ساختمانی در بدن، فیزیولوژی، روانی، اجتماعی به وجود می آید. تطابق با همه این تغییرات مشکل است و می توان حاملگی را یک دوره بحرانی از زندگی زن به شمار آورد. خانمی که برای اولین بار باردار می شود باید خود را آماده پذیرفتن نقش های جدید و متفاوتی کند؛ از جمله باید مسئولیت تأمین سلامت و رشد و تربیت فرزندش را بر عهده گیرد و تغییراتی در بافت خانوادگی، روش برقراری روابط جنسی، نقش خود در خانواده، استقلال و تصویر بدنی ایجاد می شود. رویارویی با این تغییرات برای زن باردار ایجاد ترس می کند و به حمایت همه جانبه و سلامت روان در بارداری نیاز دارد تا این دوران را به سلامت پشت سر بگذارد.نیاز دارد تا این دوران را به سلامت پشت سر بگذارد.
سلامت روان در بارداری در سه ماهه اول
غریزه توالد و تناسل اغلب با واکنشهای اجتماعی و فردی در تعارض و کشمکش قرار میگیرد. حتی با وجود علاقه شدید زن برای حامله شدن عموما ترس و اضطراب بر او غلبه میکند. ترس از درد در حین زایمان، ترس از مرگ، ترس از پیامدهای اقتصادی آبستنی، ترس از بی کفایتی در اجرای وظیفه مادری، ترس از فقدان استقلال و جذابیت و ترس از نوزاد آینده به عنوان رقیب در عشق و عاطفه شوهر، از عوامل اضطراب زای این دوره است. به هر حال، سه ماهه اول بارداری زمان قبول حاملگی است. در این دوره، انکار حاملگی اشکالات هیجانی و تمایل به سقط جنین وجود دارد و بیشتر مواقع فکر زن بر عوارض حاملگی و تهدید سلامت خود و جنین متمرکز است و فرد به حمایت و تقویت اعتماد به نفس نیاز دارد. زنانی که برای اولین بار حامله شده اند، تحت فشار هیجانی بیشتری هستند و بیشتر از سردرد، خستگی زودرس و نگرانی و اضطراب شکایت دارند. البته در افرادی که بچه دار شدن را یکی از جنبه های مهم و طبیعی زندگی خود میدانند، این عوامل کمتر شدت دارد. بین فشارهای روانی مادران در سه ماهه اول بارداری و رفتارهایی چون انطباق پذیری کم، حواس پرتی، هیجان زدگی و خلق و خوی منفی فرزندان،همبستگی وجود دارد.
سلامت روان در بارداری در سه ماهه دوم
در سه ماهه دوم با پیشرفت صحیح آبستنی، حدود ماه چهارم حرکات جنین به وسیله مادر احساسی می شود. این احساس، تجربه ای هیجان آور و لذت بخش برای اکثر زنان است و با هشیارتر شدن، فرد به هیجانات خود توجه نموده و با احساس حرکت جنین در حدود ۱۶ تا ۱۸ هفتگی و شنیدن صدای قلب جنین، وی، حاملگی را واقعاً احساس میکند و تخیلات مناسب درباره نوزاد در او افزایش مییابد. اغلب این احساسات باعث خشنودی و تطابق بیشتر زن با استرس های دوران حاملگی می شود. در این سه ماهه معمولا فرد دیگر حاملگی خود را می پذیرد و با پذیرش حاملگی احساسی های متناقض و منفی کاهش مییابد. با افزایش تخیلات نسبت به نوزاد و بارداری، اضطراب و نگرانی های سه ماهه اول کمتر شده ولیکن به دلیل پیشرفت حاملگی و بروز تغییرات هورمونی در این دوره در زن باردار، نوسان های خلقی به صورت افسردگی و شادی ظاهر می شود.
سلامت روان در بارداری در سه ماهه سوم
در سه ماهه سوم بارداری با رشد بیشتر جنین در ماههای آخر، حرکت و فعالیت زن باردار کند می شود و از طرفی، فکر رسیدن زمان زایمان، زن باردار را دچار اضطراب می کند و مشکلات جسمی و اضطراب باعث کاهش خواب در ماه های آخر می شود و نگرانی هایی که در سه ماهه دوم کاهش یافته بودند در این دوره مجدد افزایش مییابند. ترس از زایمان و ترس از مرگ در این دوران متداول است. ترس ممکن است به علت نگرانی از عوارض زایمان، دیر رسیدن به بیمارستان، شدت دردهای زایمان، بستری شدن در محیط نا آشنای بیمارستان و یا تنها ماندن در هنگام زایمان و غیره ایجاد شود. همراهی بیمار در این دوره به وسیله شوهر تا حد زیادی موجب کاهش اضطراب وی می شود. اگر زن باردار فرزند دیگری نیز دارد، وظیفه خانواده است که از آغاز حاملگی او را نیز از بارداری آگاه کنند و با مشارکت دادن او در تهیه وسایل نوزاد جدید او را برای ورود نوزاد آماده نمایند تا بعد از زایمان خانواده با مشکلات کمتری روبرو شود.